#شهید_مدافع_حرم
#به_قلم_خودم
چندی است به دنبال فرصتی مناسب. که آنچه باعث شادی من در حرم امام رضا شد و حالم را منقلب کرد بر روی صفحه کاغذ بنویسم .
آخر فرصت به سرآمد و دل به تلاطم افتاد که این واقع شیرین تر از آن است که ترسیم نکنم .
اشک شوق به من مجال نمی داد اما بالاخره توفیق نوشتن پیدا کردم .
ماه شعبان بود و شام ولادت سیدالساجدین علیه السلام .
بادوستان به سمت حرم راه افتادیم در راه ذکر گفته و آهسته قدم می زدیم . ورودی باب الرضا رسیدیم اذن دخول خوانده و به سمت رواقها طی طریق کرده و به جایگاه نماز در رواق امام خمینی رفتیم .
حال عجیبی داشتم بعداز نماز پرده ها را کنار زدن شور و شوقی وصف ناشدنی مردم را فرا گرفت .
خیره به آن سمت ، که ناگهان متوجه پیکر پاک شهید مدافع حرم شدم ، که بر روی دستان دوستداران بانوی صبر و استقامت تشییع می شد .
همه با مداح همراه شده و پیکر شهید را لبیک یا زینب گویان و با چشمانی خیس اشک برای زیارت امام خوبی ها بدرقه می کردند.
بعد از زیارت پیکر شهید سید خداداد جعفری در جایگاهی که از قبل برای مراسم آماده کرده بودند قرار گرفت من هم خیره به تابوت شهید دعا
میخواندم برای همه ی دوستان عزیزم کوثرنتی های نازنینم، اساتید عزیزم و همه عزیزانی که برگردنم حقی داشتند.
همه رو به حرم آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام دعای امین الله را خواندنیم بعد از دعابه سمت قبله برگشتیم و دعای کمیل خواندیم .
آن #شب_جمعه فراموش نشدنی ترین شب و شبی خاطرانگیز برای همه بود .
پروردگارا #ماه_شعبان نیز رو به پایان است ، لحظه به لحظه به #ماه_مبارک_رمضان نزدیک
می شویم.
خدایا سعادت روزه داری، بندگی، توبه از گناهان و توفیق بنده خوب بودن و بنده خوب ماندن را در این ماه نصیب مابگردان.
الهی آمین .
پیشاپیش فرارسیدن ماه مبارک رمضان ، ماه عبادت و بندگی را به همه ی شما عزیزان تبریک می گویم.
التماس دعا .
شب جمعه فراموش نشدنی